دانش اقتصاد

با ساختار انواع بازار آشنا شویم؟

گاهي مفاهيم اقتصادي آن قدر پيچيده به نظر مي رسند که افرادي که سررشته اي در اين حوزه ندارند، جرات نمي کنند به آن نزديک شوند و مفاهيمش را بياموزند. يکي از اين مفاهيمِ مربوط به اقتصاد، ساختار انواع بازار است. تابه حال اسامي مونوپولي، اليگوپولي و کلماتي مانند اينها به گوش تان خورده است؟ در اين مقاله تلاش کرده ايم به زباني ساده به تفسير اين مفاهيم بپردازيم. پس از مطالعه ي اين مقاله و آشنايي با انواع بازار و ويژگي هاي آنها، مي توانيد به راحتي براي انواع بازار مثال هايي ايراني بياوريد.

ساختار بازار شامل تعدادي از ويژگي هاي مرتبط يا مشخصات يک بازار است. اين ويژگي ها شامل تعداد خريداران و فروشندگان در بازار، سطح و نوع رقابت، ميزان تمايز محصولات و شرايط ورود و خروج به بازار هستند. در بين تمام اين ويژگي ها، «رقابت» رُکن اصلي بازار است. رقابت به عنوان راهنمايي عمل مي کند که شرکت ها به کمک آن مي توانند عکس العمل نشان بدهند و در شرايط مختلف تصميم گيري کنند. بنابراين ساختار بازار مي تواند براساس سطح رقابت در آن بازار تقسيم بندي شود و انواع بازار را به وجود بياورد. در ادامه با انواع بازار در قالب سه دسته آشنا مي شويد.

دسته ي اول: بازار رقابتي خالص

بازار رقابت خالص يکي از انواع بازار است که در آن تعداد زيادي خريدار و فروشنده، کالاي استاندارد و همگني را معامله مي کنند. در بازار رقابت خالص، فروشندگان قدرت تعيين قيمت ندارند. بنابراين فروشندگان در واقع دريافت کننده ي قيمت هستند، نه تعيين کننده ي قيمت. چون اگر يکي از فروشندگان قيمت را بالا ببرد، خريداران ممکن است به فروشنده ي ديگري مراجعه کنند تا همان کالا را با همان کيفيت اما با قيمتي پايين تر خريداري کنند. از طرف ديگر، اگر فروشنده اي قيمت خود را پايين تر از رقبا بگذارد، خريداران درباره ي کيفيت کالا به شک مي افتند. به همين دليل فروشندگان نه مي توانند قيمت بالاتري تعيين کنند و نه قيمت پايين تر. خصوصيت ديگر بازار رقابت خالص اين است که هيچ منع قانوني، مالي و … براي ورود و خروج به بازار وجود ندارد.

در بازار رقابت خالص، منحني متوسط درآمد و متوسط تقاضا منطبق بر هم و به صورت خطي افقي هستند. اين به معني همگني محصولات با قيمت ثابت بازار است. فروشنده در قيمتي ثابت، مي تواند به هر ميزان که مي خواهد، کالاي خود را بفروشد.

دسته ي دوم: بازار رقابت کامل

گفتيم در بازار رقابت خالص، تعداد زيادي خريدار و فروشنده محصول استاندارد و همگني را مبادله مي کنند. بازار رقابت کامل، واژه ي وسيع تري است و شرايطي را نشان مي دهد که در بازار، رقابت کامل وجود داشته باشد.

تعريف بازار رقابت کامل از زبان اقتصاددانان مختلف در ادامه آمده است:

  • رابينسون (Robinson) رقابت کامل را چنين تفسير مي کند: «وقتي تعداد شرکت هاي يک بازار آن قدر زياد باشد که تغيير در خروجي هريک از آنها، اثر ناچيزي روي خروجي کل داشته باشد و کالا کاملا همگن باشد طوري که خريداران بين انتخاب يک فروشنده و ساير فروشندگان ترجيح خاصي نداشته باشند؛ در اين شرايط رقابت کامل است و کشش تقاضا براي يک فروشنده ي خاص بي نهايت است.
  • اسپنسر (Spencer) در زمينه ي تعريف بازار رقابت کامل مي گويد: «بازار رقابت کامل اصطلاحي است که به صنعت يا بازاري تعلق مي يابد که تعداد زيادي خريدار و فروشنده، درگيرِ خريدوفروش کالايي همگن هستند، اطلاعات درباره ي قيمت و مقدار به طور کاملا شفاف وجود دارد، تبعيضي وجود ندارد و منابع به راحتي قابل انتقال هستند.»
  • براساس تعريف پروفسور لفتويچ (Leftwitch): «بازار رقابت کامل بازاري است که شرکت هاي زيادي به فروش محصولي مشابه مشغول اند و هيچ شرکتي آن قدر بزرگ نيست که بتواند روي قيمت بازار اثر بگذارد.»
  • بيلاس (Bilas) مي گويد: «کامل بودن رقابت يک بازار، از روي تعداد زياد شرکت ها مشخص مي شود. تمام اين شرکت ها محصول مشخصي را مي فروشند. فروشنده هم گيرنده ي قيمت است، نه تعيين کننده ي قيمت.»

به عنوان مثالي براي بازار رقابت کامل، به بازار کشاورزان سيب زميني فکر کنيد. بازار رقابت کامل، شرايط زير را دارد:

۱. تعداد زياد فروشنده ها و خريداران

اين مورد، يکي از شرايط اصلي بازار رقابت کامل است. در بازار رقابت کامل تعداد فروشنده ها و خريداران خيلي زياد است اما ميزان خريدي که هر خريدار انجام مي دهد يا ميزان فروش هر فروشنده در مقايسه با اندازه ي کل بازار خيلي کوچک است. به همين دليل، در چنين بازاري فروشندگان قدرت اثرگذاري روي قيمت را ندارند. نتيجه اين است که قيمت بدون توجه به فعاليت فروشندگان يا خريداران، بدون تغيير باقي خواهد ماند. پس هردو طرف معامله بايد پيرو قيمت بازار باشند.

۲. محصول همگن

يک مشخصه ي مهم ديگر اين بازار، همگن بودن محصول است. در بازار رقابت کامل، رقبا محصولي مشابه با کيفيت و ويژگي هاي مشابه توليد مي کنند. بنابراين خريدار آزاد است از هر فروشنده اي که مي خواهد، محصول موردنظرش را خريداري کند.

۳. آزادي ورود و خروج

در بازار رقابت کامل، هيچ منع قانوني، اجتماعي يا تکنيکي براي ورود و خروج شرکت ها وجود ندارد. در اين بازار هر شرکتي سود نرمالي مي برد. اگر سود در صنعت خاصي بالا برود، شرکت هاي جديدي وارد مي شوند و سبب مي شوند سود مجددا پايين بيايد. در نقطه ي مقابل اگر سود بيش از حدِ نرمال پايين بيايد، برخي از شرکت ها از صنعت خارج مي شوند که همين کاهش رقابت، سود را مجددا بالا مي برد.

۴. دانش کامل

اين خصوصيت به اين معني است که هم خريداران و هم فروشندگان درباره ي قيمت و محصولات غالب بازار، اطلاعات کاملي دارند. در اين حالت، هيچ کس نمي تواند کالا را گران تر بفروشد يا گران تر بخرَد. به همين دليل قيمت در بازار ثابت مي ماند.

۵. قابليت انتقال عوامل توليد

اين مورد به توليدکنندگان کمک مي کند ميزان عرضه و تقاضا را متناسب با يکديگر تنظيم کنند. عوامل توليد به راحتي مي توانند از يک صنعت به صنعتي ديگر منتقل شوند. مثلا کسي که قبلا در زمين کشاورزي اش سيب زميني مي کاشت، مي تواند همان زمين، همان تراکتور و همان ابزارآلات را براي توليد محصول کشاورزي ديگري هم به کار ببرد.

دسته ي سوم: بازار رقابت ناقص

بازار رقابت ناقص در تعاريف اقتصاديِ انواع بازار به بازاري گفته مي شود که در آن شرايط لازم براي رقابت کامل مهيا نشده باشد. به معناي ديگر، بازار رقابت ناقص بازاري است که از قواعد سخت گيرانه ي رقابت کامل، آزاد است.

برخلاف بازار رقابت کامل، بازار رقابت ناقص از طريق محصولات متنوع مشخص مي شود. مفهوم بازار رقابت ناقص اولين بار توسط اقتصاددان انگليسي، جوآن رابينسون (Joan Robinson) به ادبيات اقتصادي وارد شد. در اين بازار، خريداران و فروشندگان اطلاعات کاملي درباره ي بازار ندارند. يعني از قيمت محصولات و خدمات موجود در بازار به طور کامل مطلع نيستند. در چنين بازاري معامله ي محصولات و خدمات براساس ارزش خروجي همان شرکت قيمت گذاري مي شود.

انواع بازار رقابت ناقص عبارتند از:

  • مونوپولي (انحصار کامل)؛
  • رقابت انحصاري؛
  • اليگوپولي (انحصار چندجانبه).

مونوپولي (بازار انحصاري)

مونوپولي يکي ديگر از انواع بازار است. کلمه ي مونوپولي از کلمه ي يونانيِ «مونوپولين» آمده که به معني تک فروشي (انحصار) است. مونوپولي به شرايطي از بازار اطلاق مي شود که تنها يک توليدکننده وجود دارد و روي کل بازار کنترل دارد. اين فروشنده چيزي را مبادله مي کند که براي آن جايگزين مشابهي وجود ندارد.

برخي از تعاريف بازار مونوپولي از ديدگاه اقتصاددانان متفاوت شامل موارد زير است:

  • براساس تعريف پروفسور توماس (Thomas): «به طور کلي، عبارت مونوپولي به معني کنترل مؤثر روي قيمت است. اگر بخواهيم دقيق تر به اين موضوع بپردازيم، مونوپولي به معناي ترکيبي از توليدکنندگان يا بازرگانان براي کنترل قيمت کالاها يا خدمات است.»
  • پروفسور چمبرلين (Chamberlain) مي گويد: «مونوپولي به معني کنترل روي عرضه است.»
  • رابرت تريفين (Triffin) اعتقاد دارد: «مونوپولي بازاري را توصيف مي کند که شرکت مستقل از تغييرات قيمت محصول شرکت هاي ديگر است.»

طبق تعاريف بالا، بازار مونوپولي يعني تقاضا، عرضه و قيمت محصول تحت کنترل فروشنده هستند. منحني تقاضا در بازار رقابت ناقص به صورت نزولي است.

در ادامه به توضيح خصوصيات بازار مونوپولي مي پردازيم.

۱. تک فروشنده

مهم ترين خصوصيت مونوپولي همين است. در بازار مونوپولي تنها يک فروشنده يا توليدکننده براي محصول وجود دارد. در اين شرايط، خريداران هيچ گزينه ي انتخابي ندارند و تنها مي توانند از همان يک فروشنده خريد کنند. اين به معني کنترل فروشنده روي بازار است. قطعا انحصارگر نسبت به قدرت خود براي تعيين قيمت احساس لذت خواهد داشت. در اين حالت، تمايزي بين سازمان و صنعت وجود ندارد. چون همان يک سازمان کل صنعت را تشکيل مي دهد.

۲. عرضه ي محصولِ منحصربه فرد

فروشنده در بازار مونوپولي محصولي را مبادله مي کند که منحصربه فرد است و جانشين مشابهي ندارد. در واقع تنوع محصول در اين بازار وجود ندارد.

۳. موانع ورود

اين خصوصيت به نوعي دليلِ وجودِ بازار مونوپولي است. در بازار مونوپولي موانع ورودي وجود دارند که ورود شرکت هاي جديد را محدود مي کنند. اين موانع ممکن است منابع انحصاري، حق کپي رايت، نياز به سرمايه گذاري بالا و موانع دولتي باشند.

برخي موانع ورود به بازار انحصاري شامل موارد زير است:

  • موانع قانوني: موانعي هستند که از طرف دولت براي رفاه عمومي گذاشته مي شوند. براي مثال در گذشته، شرکت هاي پُست، راه آهن، برق و اداره ي راه و ترابري در هند براي رفاه عمومي به طور انحصاري مديريت مي شدند. از سال ۱۹۹۰ بعد از اصلاحات اقتصادي، دولت اجازه ي ورود شرکت هاي خصوصي به اين حوزه ها را داد. دولت مي تواند با قرار دادن حق کپي رايت، حق اختراع ثبت شده، حقوق علائم تجاري و … در بخش خصوصي هم انحصار ايجاد کند. فکر مي کنيد کدام شرکت هاي ايراني به صورت دولتي انحصاري هستند؟
  • تصاحب منابع: اين مورد به انحصاري ماندن يک سازمان کمک مي کند. برخي شرکت ها از قديم مالک برخي مواد اوليه بوده اند که براي توليد محصول خاصي به آنها نياز است. مثل آلومينيوم، الماس، بوکسيت و … اين منابع اصولا محدود هستند و هر شرکتي که آنها را در اختيار داشته باشد در آن صنعت انحصارگر مي شود. مثلا ايران و عراق انحصارگران منابع نفت هستند و آفريقاي جنوبي در الماس مونوپولي است. منابع لزوما منابع خام نيستند. برخي ممکن است در علم توليد يک محصول انحصارگر باشند. مثلا ژاپن و چين در صنعت محصولات الکترونيکي انحصارگرند.
  • بهره وري در توليد: اين مورد از تجربه ي چندين ساله، نوآوري، قدرت مالي، هزينه ي پايين بازاريابي، مزيت مديريتي و … به دست مي آيد. بهره وري در توليد به کاهش هزينه ها کمک مي کند. به عنوان نتيجه، سازمان يک قدم جلوتر از رقبا خواهد بود و بازار را به دست خواهد گرفت. چنين شرکت هايي از حمايت دولت هم برخوردار خواهند شد.
  • اقتصاد مقياس: اين مورد به دليل فني وجود مونوپولي در بازار ناقص اشاره دارد. وقتي سازماني مقياس توليد خاصي را پيدا مي کند تا در بلندمدت بتواند با حداقل هزينه به توليد ادامه بدهد، قميت توليد کوتاه مدتش هم در حداقل خود قرار خواهد گرفت. اين مزيت رقابتي به شرکت کمک مي کند رقبا را از دور خارج کند و انحصارگر شود. وقتي يک سازمان انحصارگر مي شود، براي شرکت هاي جديد سخت خواهد بود که وارد صنعت شوند و در آن دوام بياورند. به چنين بازارهاي انحصاري، مونوپولي طبيعي گفته مي شود. مونوپولي طبيعي به دليل شرايط فني، بهره وري يا تدابير دولتي به منظورِ رفاه عمومي به وجود مي آيند.

۴. اطلاعات محدود

اطلاعات به طور انحصاري در دست سازمان انحصارگر و افرادي است که در اين سازمان کار مي کنند. انتقال اين اطلاعات به ديگران ممنوع است و تنها از طريق حفظ حق کپي رايت يا پتنت ممکن است.

رقابت انحصاري

عبارت رقابت انحصاري اولين بار توسط پروفسور چمبرلين در سال ۱۹۳۳ در کتاب تئوري رقابت انحصاري استفاده شد. تاکنون درباره ي مفاهيم بازار رقابت کامل و انحصار کامل صحبت کرديم. ولي بازار واقعي چيزي در ميان آنهاست.

بازار رقابت انحصاري در واقع ترکيبي از دو بازار مونوپولي و رقابت کامل است. در اين بازار تعداد زيادي فروشنده و خريدار وجود دارند ولي هرکدام از فروشنده ها حداقل در يک مورد با رقباي خود فرق دارند.

برخي از تعاريف بازار رقابت انحصاري از ديدگاه اقتصاددانان متفاوت شامل موارد زير است:

  • براساس تعريف جي اس بِين (J.S. Bains): «رقابت انحصاري، ساختار بازاري را توضيح مي دهد که در آن فروشنده هاي زيادي محصولات متنوعي مي فروشند، اما جايگزين نزديکي براي يکديگر محسوب مي شوند.»
  • باومول (Baumol) که يک اقتصاددان امريکايي است درمورد اين بازار مي گويد: «شرايط بازار رقابت انحصاري، شرايطي است که فروشندگان محصول منحصربه فرد (انحصاري) خود را توليد مي کنند. اما در عين حال تحت فشار رقابتي شديد از سوي فروشندگان محصولات جانشين هم هستند.»

پس در بازار رقابت انحصاري، فروشندگان محصولاتي را معامله مي کنند که براي شان جايگزين هاي نزديک وجود دارد. تعداد فروشندگان خيلي زياد است. همين مورد اين نوع بازار را به بازار رقابت کامل نزديک مي کند. از طرف ديگر، درست است که محصولات توليدي نزديک به هم هستند، اما جانشين کاملي براي هيچ يک از آنها وجود ندارد.

خصوصيات بازار رقابت انحصاري هم ترکيبي از خصوصيات بازار رقابت کامل و بازار انحصار کامل است. در ادامه به خصوصيات اين بازار پرداخته ايم:

۱. تعداد زياد فروشندگان و خريداران

اين خصوصيت، يکي از مهم ترين ويژگي هاي رقابت انحصاري است. مثل بازار رقابت کامل، در بازار رقابت انحصاري نيز تعداد خريداران و فروشندگان خيلي زياد است.

۲. محصولات متنوع

در بازار رقابت انحصاري، محصولات فروشندگان مختلف، از جنبه هاي متعددي با يکديگر فرق دارند. مثلا از جنبه ي برند، شکل، سبک، علامت تجاري، دوام و کيفيت. بنابراين فروشندگان مي توانند به راحتي حتي در بيش از يک مورد، از رقبا متمايز شوند. اما توجه داشته باشيد که در اين نوع بازار، محصولات مختلف جانشين نزديکي براي يکديگر محسوب مي شوند.

۳. ورود و خروج آزاد

در بازار رقابت انحصاري نيز همچون بازار رقابت کامل، محدوديتي براي ورود و خروج به بازار وجود ندارد.

۴. محدوديت در انتقال عوامل توليد

اين مورد، نکته ي مهمي است. در بازار رقابت انحصاري امکان انتقال عوامل توليد، خدمات و محصولات به ساير صنايع به راحتي رخ نخواهد داد. به اين دليل که اگر کسي بخواهد عوامل توليد خود را به صنعت ديگري منتقل کند، بايد هزينه ي بالايي براي انتقال پرداخت کند. اين منجر به تفاوت در قيمت محصولات سازمان ها مي شود.

۵. عدم کنترلِ قيمت محصولات در بازار

مشابه بازار انحصاري، منحني متوسط و حاشيه ي درآمد سازمان در اين بازار نزولي است. اين نشان مي دهد که فروشنده تنها در حالتي مي تواند بيشتر بفروشد که قيمت را پايين بياورد. از طرفي، اگر قيمت کالا بالاتر برود، مشتريان ممکن است از فروشنده ي ديگري خريد کنند. چون کالاهاي مختلف جانشين نزديکي براي هم محسوب مي شوند. در اين شرايط، فروشنده ي مذکور قادر نخواهد بود که بيشتر بفروشد. يعني شرکت ها در بازار رقابت انحصاري کاملا روي قيمت گذاري کنترل ندارند.

اليگوپولي (انحصار چندجانبه)

ساختار انواع بازار را با بازار اليگوپولي به اتمام مي رسانيم. کلمه ي اليگوپولي از ترکيب دو کلمه ي يوناني مشتق شده است. «اليگو» به معني کم و «پولي» به معني کنترل. پس اليگوپولي به بازاري اشاره دارد که تعداد فروشنده ها کم است و اين فروشندگان، محصولات همگن يا متمايزي مي فروشند. در هند، هوانوردي و ارتباطات مخابراتي جزو اين نوع بازارند. صنعت هوانوردي تعداد توليدکنندگان محدودي دارد و اين توليدکنندگان به شدت به يکديگر وابسته اند چون هريک از فروشنده ها سياست قيمت گذاري خود را با درنظر گرفتن سياست قيمت گذاري ساير رقباي موجود در بازار، اصلاح مي کند. در ايران براي اين بازار چه مثالي داريد؟

برخي از تعاريف معروف براي بازار انحصار چندجانبه شامل موارد زير است:

  • به نقل از پروفسور جرج استيگلر (George J. Stigler): «بازار انحصار چندجانبه بازاري است که خودِ سازمان، سياست بازاريابي اش را تعيين مي کند، اما رفتار مورد انتظار رقباي نزديکش را در اين سياست ها لحاظ مي کند.»
  • براساس گفته ي پروفسور استونر و پروفسور هاوگ (Stoneur and Hague): «اليگوپولي از يک جهت با مونوپولي متفاوت است و آن اين است که تعداد فروشنده ها در مونوپولي تنها يکي است، ولي در اليگوپولي چنين نيست. از طرفي با رقابت کامل و رقابت انحصاري هم متفاوت است، چون تعداد فروشندگان زياد هم نيستند. در واقع وقتي حرف از انحصار چندجانبه است، ما درباره ي گروه کوچکي از توليدکنندگان صحبت مي کنيم.»
  • پروفسور لفتويچ (Leftwitch) مي گويد: «بازار اليگوپولي بازاري است که تعداد محدودي فروشنده داريم و رفتار هريک از اين فروشندگان براي ساير رقبا اهميت دارد.»

پس در بازار انحصار چندجانبه، قيمت و کيفيت محصول يک رقيب، روي فروش و سود ساير رقبا اثر مي گذارد. همين سياست ها مي تواند موجب اختلاف نظر يا تصميم به همکاري بين فروشندگان شود.

در ادامه به خصوصيات اين بازار پرداخته ايم:

۱. فروشندگان محدود و خريداران فراوان

ويژگي بنيادي بازار انحصار چندجانبه همين تعداد فروشندگان و خريداران است. در اين بازار تعداد محدودي فروشنده بر کل صنعت مسلط هستند. اين فروشنده ها مي توانند روي قيمت يکديگر اثرگذار باشند. به علاوه در اليگوپولي تعداد خريداران زياد است.

۲. محصولات مشابه يا متمايز

در اليگوپولي ممکن است فروشندگان مانند بازار رقابت کامل محصولات کاملا مشابهي بفروشند، يا مانند بازار مونوپولي محصول شان متمايز باشد. اگر فروشندگان محصولات مشابهي مانند سيمان، آسفالت، بتن و آجر بفروشند، بازار «اليگوپولي کامل» نام مي گيرد. از طرفي، اگر محصول متمايز باشد، بازار «اليگوپولي ناقص» خواهد بود.

۳. موانع ورود و خروج

اين مورد از ورود سازمان هاي جديد به بازار جلوگيري مي کند. موانع ورود و خروج، بازار اليگوپولي را از بازار رقابت انحصاري متمايز مي کند. در بازار اليگوپولي سازمان هاي جديد به سادگي اجازه ي ورود به بازار را کسب نمي کنند. موانع زيادي مانند موانع قانوني، اجتماعي و تکنيکي براي ورود وجود دارد. در اين حالت، سازمان هاي موجود روي بازار کنترل کامل دارند.

۴. وابستگي متقابل

اين مورد نشان مي دهد که سازمان ها از تصميمات يکديگر تأثير مي پذيرند. اين تصميمات شامل تصميم درباره ي قيمت و مشخصات توليدي سازمان هاست. در مونوپولي و رقابت کامل، سازمان ها تصميمات و عکس العمل هاي رقبا را در نظر نمي گرفتند بنابراين در آن بازارها، تصميم گيري ها مستقل بودند. اما در بازار اليگوپولي سازمان ها قادر به تصميم گيري مستقل نيستند.

مثلا در بازار انحصار چندجانبه، چند فروشنده ي محدود با يکديگر در حال رقابت هستند. در چنين شرايطي، فروش يک سازمان نه تنها به قيمت گذاري خودش بستگي دارد، بلکه به قيمت محصول رقيب هم وابسته است. اين وابستگي متقابل، بازار اليگوپولي را از ساير بازارها متمايز مي کند.

۵. عدم انطباق

در بازار انحصار چندجانبه، شرکت ها از نظر اندازه با يکديگر برابر نيستند. برخي شرکت ها بسيار بزرگ اند، درحالي که ساير شرکت ها ممکن است کوچک باشند. مثلا ممکن است سهم بازار يک خودروسازي ۸۰٪ و سهم باقي خودروسازان هرکدام ۵٪ باشد.

۶. مشکل در تغيير قيمت

در اليگوپولي فروشندگان علاقه اي به تغيير قيمت محصولات خود ندارند. چون تغيير در قيمت براي سازمان هاي اين نوع بازار سودآور نيست. مثلا وقتي شرکتي قيمت خود را پايين بياورد، همه ي رقبا هم همين استراتژي را اتخاذ مي کنند. پس ميزان فروش تغيير نمي کند، اما سود پايين مي آيد! اگر هم قيمت را بالا ببرد، رقبا قيمت را ثابت نگه مي دارند و شرکت مذکور خريداران خود را از دست خواهد داد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا