A place where you need to follow for what happening in world cup

با سرمایه خودتان شروع کنید

0 124

شروع یک کسب و کار یک چالش بزرگ است و وقتی در شروع یک کسب و کار قرار دارید با یکی از دشوارترین مراحل روبرو می شوید. ممکن است لازم باشد انرژی، پول و زمان زیادی صرف کنید و لازم است از سرمایه خود و یا دیگران بهره بگیرید، اما دلایلی وجود دارد که نشان می دهد وارد کردن یک سرمایه گذاری ممکن است به صرفه و صلاح نباشد که در ادامه به آن می پردازیم:

۱. خواسته یا ناخواسته، مهارت های کارآفرینی را در خودتان تقویت می کنید

مهارت های زیادی وجود دارد که شما به عنوان یک کارآفرین به آن مهارت ها نیاز دارید. فقط داشتن مهارت در استخدام یا اخراج افراد کافی نیست. اصلا قبل از این کار باید به خوبی کسب وکارتان و مشتریان تان را ازهرجهت بشناسید. باید محصولی عالی برای فروش و عرضه به بازار تولید کنید.

پیش از استخدام تیم فروش و بازاریابی، فروشنده و بازاریاب خودتان باشید

بعد از اینکه کسب وکارتان روی غلتک افتاد، تیم های بازاریابی و فروش را استخدام خواهید کرد. اما تا آن موقع باید خودتان کار تیم فروش و بازاریابی را انجام دهید. اگر پیام روشنی برای ارائه کسب وکارتان نداشته باشید، حتی بهترین تیم فروش و بازاریابی در جهان نخواهد توانست این خلأ را پر کند. اگر مهارت های بازاریابی و فروش را ابتدا در خودتان تقویت نکنید، روزی می رسد که باید بنشینید و تماشا کنید که چطور هم خودتان و هم شرکت تان از بین خواهید رفت.

حسابدار خودتان باشید

البته بازاریابی و فروش تنها فنونی نیستند که باید در آنها مهارت بیابید. از همان ابتدا، باید حسابدار خودتان هم باشید. مسائل مربوط به امور مالی را تمرین کنید تا اطمینان یابید پولی که خرج می کنید دارای نرخ برگشت سرمایه (ROI) مثبت است. درباره اصول بازاریابی پاسخ مستقیم (direct-response marketing) مطالعه کنید و سعی کنید بر آن مسلط شوید تا بتوانید حساب هر ریال از پول تان را داشته باشید.

اگر برای تأمین مالی کسب وکارتان از سرمایه گذاران پول دریافت کنید، هیچ کدام از این مهارت ها را نمی توانید به راحتی به دست آورید. یکی از بارزترین دلایل این است که بسیاری از سرمایه گذاران درکی از بازاریابی پاسخ مستقیم ندارند. حتی ممکن است از شما بخواهند که براساس نظرات یا تعصبات آنها کارهایی را انجام دهید که برگشت سرمایه تان منفی شود. چاره ای هم نیست! تا زمانی که آنها اختیار کیف پول شما را دارند، هیچ قدرتی برای دفاع از ایده های خودتان نخواهید داشت.

استفاده از سرمایۀ شخصی شما را به تکاپو می اندازد و به کسب وکارتان رونق می بخشد

دراختیارداشتن پول زیادی که خودتان شخصا برای آن زحمتی نکشیده اید سبب آسودگی خاطرتان می شود. بنابراین، ازآنجاکه هیچ فشاری احساس نمی کنید، تلاش زیادی هم نمی کنید که پول تان سودآور شود. نیازی هم نمی بینید که دستاوردهای تان را بهبود بخشید، زیرا حس می کنید در رقابت پیروز شده اید و هیچ کس نمی تواند شما را از اوج به زیر بکشد.

این افکار کاملا اشتباه هستند. بنابراین، اگر پول موردنیاز کسب وکارتان را از جایی غیر از دسترنج خودتان تأمین کنید، امکانش هست که به دلیل تمام افکار محکوم به شکست تان سقوط کنید.

البته اینکه خودتان تأمین کننده مالی کسب وکارتان باشید، درست مانند کارآفرین بودن، کار آسانی نیست. بااین حال، نمی توان آن را نوعی مانع دانست. این کار را موهبت یا کلاس درس بدانید چون به شما کمک می کند که کارآفرینی سرسخت شوید و در کوتاه ترین زمان ممکن به پول زیادی برسید. گزینه دیگری ندارید. راه برگشتی هم ندارید.

۲. وام گرفتن از فردی ثروتمند یا مشارکت با او برای تأمین سرمایه به معنای ازدست دادن کنترل کسب وکارتان است

خواه بانک باشد خواه یک دوستِ خانوادگیِ پولدار فرقی ندارد، چون در هر دو صورت، به محض اینکه دست تان را برای پول به سمت آنها دراز کنید، کنترل کسب وکارتان را از دست داده اید.

وقتی شریک دارید، بر شیوۀ کسب وکارتان و میزان سودتان تسلط ندارید

اوایل کار، معمولا همه فکر می کنند که برای تأمین سرمایه کسب وکار جدیدشان به تعدادی شریک نیاز دارند. غافل از اینکه آنهایی که پول شان را در کسب وکار دیگران سرمایه گذاری می کنند بهتر از هر کسی فوت وفن این کار را بلدند. درنتیجه، بابت هر پولی که از آنها قرض می گیرید باید قراردادهایی را امضا کنید که براساس آن قراردادها موظف هستید پول شان را با درصد مشخصی سود پرداخت کنید. برخی دیگر حتی ممکن است، به جای پول، بخشی از سهام کسب وکارتان را طلب کنند که شما دارید برای آن عرق می ریزید و زحمت می کشید.

همه کارها را شما انجام می دهید اما هیچ کنترلی روی پول تان ندارید. این بدان معناست که حتی درباره نحوه انجام دادن کارها هم نمی توانید تصمیم بگیرید. این یک نقطهٔ شکست در کسب وکار شماست. آیا می توانستید بدون نیاز به پولِ این سرمایه گذاران و شرکا سرپا بایستید؟ شاید می توانستید، شاید هم نه. اما این هم واقعا دردناک است که مجبور شوید کسب وکاری را که آن همه برای تان ارزشمند است به دیگران واگذار کنید، زیرا حتی قدرت مبارزه برای آن را ندارید.

بانک شریکی صبور اما دلهره آور است

بانک هم بهتر از آنها نیست. بانک به شما وام می دهد و، تا زمانی که عین بختک سرتان نیفتاده است، فکر می کنید سرمایه گذار شخصی خودتان را دارید. به یاد داشته باشید: بانک هیچ چیز شخصی ای را از شما نمی خواهد. این عالی به نظر می رسد، اما تا زمانی که بانک با وام دادن به شما فقط سود کمی عایدش شود.

کافی است یک یا دو تا قسط را پرداخت نکنید یا حساب تان را به موقع پر نکنید. آنگاه است که چنان اضطرابی دامن گیرتان خواهد شد که نظیرش را قبلا هرگز احساس نکرده اید. دیگر حتی خوابی راحت نخواهید داشت.

واقعیت این است که هرکس که کنترل پول را در دست دارد کسب وکار را هم کنترل خواهد کرد. بنابراین، برای حفظ تسلط کامل بر کسب وکارتان، ابتدا باید پول تان را به طورکامل در اختیار داشته باشید.

۳. هنگامی که زمان گسترش کسب وکارتان فرا رسیده است، از هرچه دارید استفاده کنید

کسب وکار شما با سرعت زیاد در حال رشد است. مشتریان انتظار بیشتری دارند. درآمدتان زیاد شده است و حتی به دستاوردهای اضافی هم رسیده اید. اما این بدان معنا نیست که باید همهٔ سود اضافی شرکت را به یک باره خرج کنید.

پس می خواهید چه کار کنید؟

از «مراحل بی پولی» گذر کنید

دست روی زانوی خودتان می گذارید. از حساب شخصی تان و از بودجهٔ دانشگاه فرزندتان برداشت می کنید و آن را وارد کسب وکارتان می کنید.

شما این کار را انجام می دهید به این دلیل که کارآفرین هستید و تنها هدف شما کسب درآمد و نفوذ بیشتر است. هدف شما این نیست که به افرادی که در گذشته شما را باور نداشتند و می گفتند به جایی نخواهید رسید چیزی را ثابت کنید. ما این را گذر از «مراحل بی پولی» می نامیم. این همان لحظه ای است که هر کارآفرین باید از رفاه شخصی خودش بگذرد و گذشته اش را نادیده بگیرد تا به دستاوردهای بهتری برسد.

اگر سود بیشتر می خواهید بازار سهام و بانک را رها کنید

اگر پول تان در بانک جا خوش کرده باشد، تا چه اندازه می تواند به شما سود بدهد؟ بازار سهام یا سایر روش های سرمایه گذاری هم سود چندانی برای تان نخواهند داشت. اگر همه چیز خوب پیش برود، درنهایت ممکن است ۱۰ درصد و اگر خیلی خوب پیش برود، کمی بیشتر سود خواهید برد.

اما اگر می توانستید از همان مقدار پول ۳۰۰ درصد سود کسب کنید چه؟ اگر امکانش بود این کار را می کردید؟ تصمیم بزرگی است. این کار فقط با کسب وکارهایی که به سرعت درحال رشد هستند امکان پذیر است و با سرمایه گذاری های «سنتی» میسر نمی شود.

به عنوان مثال، فرض کنید کسب وکارتان در نقطه ای بحرانی قرار دارد. این را هم می دانید که اگر آن را گسترش دهید، کار شرکت روی غلتک می افتد. ازآنجاکه به مهارت های کارآفرینی خود اطمینان دارید، برنامه ریزی می کنید که پول تان را تا ۳۰۰ درصد افزایش دهید. حتی، بهتر از آن، به فکر پیشرفت و رشد فردی خودتان هم هستید و می دانید که، به عنوان مثال، می خواهید مدیرعامل یک فرنشیز (نوعی شبکه ارتباطی بین کسب و کارهای کوچک و مستقل) باشید که چشم انداز آن را تا ۵ سال آینده برای خودتان ترسیم کرده اید.

در چنین موقعیتی، استفاده از حساب بانکی خودتان می تواند نیازهای کسب وکارتان را برطرف کند. اما قبل از آنکه همه پس اندازتان را بیرون بکشید، اطمینان حاصل کنید که راه های مطمئنی برای کسب درآمد دارید. علاوه برآن، باید از میزان درآمدتان آگاهی کافی داشته باشید و بدانید دقیقا از چه مجراهایی به دست می آید. همچنین، باید بررسی کنید که کسب هر ریال از این درآمد، ازنظر بازاریابی و منابع انسانی، تا چه اندازه برای شما هزینه دارد.

وام های بانکی کابوس کسب وکارند

اگر حاشیه سودتان کافی نیست و برنامه ای برای رشد ۱۰برابری ندارید، بهتر است بیشتر تلاش کنید و به فکر وام گرفتن از بانک نباشید. افراد زیادی هستند که فکر می کنند وام گرفتن رؤیای آنها را در کسب وکار تحقق می بخشد. اما موفق ترین صاحبانِ کسب وکار می دانند که وام ها رؤیاها را نمی سازند، بلکه آنها را نابود می کنند.

هنگامی که پایه های کسب وکارتان به اندازه کافی قدرتمند شد و توانستید با اطمینان برگشت سرمایه تان را پیش بینی کنید، برای گسترش آن از دارایی های شخصی تان استفاده کنید. باور و تلاش آگاهانه (نه پذیرش چشم بسته) چیزی است که می تواند کسب وکار شما را به امپراتوری تبدیل کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.